به گزارش مشرق، نخست وزیر ترکیه روزهای سختی را سپری میکند، او که واضع نظریه "عمق استراتژیک" در سیاست خارجی ترکیه و از اساتید دانشگاه در حوزه روابط بین الملل میباشد، در تعمیم نظریات خود به معادلات داخلی و بینالمللی ترکیه به شدت ناکام مانده و هزینه حداقلی نئوعثمانی گری نهفته در بطن نظریات وی، ایجاد وضعیت آشفته فعلی بوده است. در چنین شرایطی وقوع مناقشه اخیر میان روسیه و ترکیه وحشت داود اوغلو را نسبت به تحولات جاری در حوزه سیاست خارجی آنکارا دوچندان ساخته است.
در چنین شرایطی نخست وزیر ترکیه به جای اصلاح سیاستهای نادرست کشورش، در فرار به جلویی آشکار اعلام کرده است که تهدیدات روسیه را جدی نمیگیرد. او حتی به طعنه ولادیمیر پوتین را خطاب قرار داده و اظهار نموده است که پوتین به یاد دوران خدمت خود در "کا گ ب" افتاده است. آنچه مسلم است اینکه نخست وزیر و رئیس جمهور ترکیه هم در تحلیل نظری و هم در تحلیل عملی از اوضاع جاری در منطقه و نظام بینالملل ناکام ماندهاند. این ناکامی خود را در رفتار سیاستمداران ترکیهای منعکس ساخته است. حمایت از گروههای تکفیری در منطقه از یک سو و ایجاد مناقشه جدید با روسیه و لشگرکشی به شمال عراق از سوی دیگر منجر به ایجاد گرههای کور و پیچیدهای در سیاست خارجی ترکیه شده است.
از سوی دیگر، حساب ویژهای که داود اوغلو بر روی ناتو و اتحادیه اروپا باز کرده بود در نهایت به سود منافع ترکیه در منطقه و جهان تمام نشد. در جریان مناقشه اخیر میان ترکیه و روسیه، شاهد موضع گیری برخی اعضای ناتو علیه رفتارهای ترکیه بودیم. حتی کار تا آنجا پیش رفت که رئیس جمهور جمهوری چک، ترکیه را متحد داعش نامید و سیاستهای اردوغان در حمایت از گروههای تکفیری را مورد انتقاد قرار داد. دیگر اعضای ناتو از جمله یونان و فرانسه و آلمان نیز سیاستهای ترکیه در تقابل با مسکو را به شدت مورد انتقاد قرار داده و از پرداخت هرگونه هزینهای در حمایت از آنکارا در این مناقشه خطرناک اجتناب کردهاند. در چنین شرایطی داود اوغلو همچنان بر نظریات خام خود در حوزه سیاست خارجی ترکیه تکیه ورزیده است.
نخست وزیر ترکیه که این روزها با اردوغان بر سر برخی مسائل از جمله نحوه تعامل با احزاب داخلی اختلاف نظر پیدا کرده است، برداشت صحیحی از مفهوم قدرت و دیپلماسی در سیاست خارجی آنکارا ندارد. داود اوغلو در عرصه عمل نشان داده است که اساسا قادر به تجزیه و تحلیل حداقلی مولفههای عینی پیرامونی خود نمیباشد. همین مسئله ترکیه را در سیاستهای عملی آن آسیب پذیر ساخته است. محصول بازی مشترک داود اوغلو و اردوغان در ذیل نظریات نخست وزیر ترکیه (مخصوصا نظریه عمق استراتژیک) چیزی جز بدتر شدن اوضاع به ضرر آنکارا نبوده است. در این میان نخست وزیر و رئیس جمهور ترکیه هر دو دست به برخوردهای حذفی با مخالفان این رویکرد زده و حتی افرادی مانند عبدالله گل رئیس جمهور سابق این کشور را از گردونه سیاست داخلی و خارجی آنکارا حذف کردهاند.
در چنین شرایطی تعریض داود اوغلو به پوتین معنا و مفهومی به جز اصرار نخست وزیر و متعاقبا رئیس جنهور ترکیه بر خطاهای خود نیست. مناقشهای که میان ترکیه و روسیه رخ داده است، مناقشهای واقعی محسوب میشود. مناقشهای که دامنه و تبعات آن در حال و آینده گریبانگیر آنکارا میشود. مسلما ساده سازی صورت این مناقشه و تشبیه آن به مناقشهای غیرجدی نمیتواند از واقعیات موجود در صحنه منازعه بکاهد. این موضوعی است که داود اوغلو علی رغم ادعای خود در وضع تئوریهای پیچیده در حوزه سیاست خارجی ترکیه هنوز آن را درک نکرده است. این روزها نه تنها احزاب مخالف اردوغان، بلکه بسیاری از مشاوران و افرادی که در داخل حزب عدالت و توسعه تعریف میشوند، نسبت به عواقب ماجراجوییهای رئیس جمهور و نخست وزیر ترکیه هشدار دادهاند.
در نهایت اینکه عدم برخورد واقع بینانه و منطقی مقامات ترکیهای با وقایع منطقه و جهان سبب شده است تا هر روزه آنکارا هزینههای زیادی را پیش روی خود ایجاد کند. همین هزینه سازیها ضریب آسیب پذیری ترکیه را هم در میان متحدانش و هم در منطقه به شدت افزایش داده است. حقیقتی که شاید اردوغان و داود اوغلو زمانی متوجه آن شوند که کار از کار گذشته باشد.